استاد ! گوارایت باد ... (نکته) از «دیوجنس حکیم» - فیلسوف یونانی/400 سال قبل از میلاد مسیح(ع)- حکایت کرده اند که وقتی شنید دیوانه ای زبان به مدح او گشوده است، سر از تاسف به گریبان کشید و با خود اندیشید «مگر چه کار احمقانه ای از من سرزده است، که دیوانگان بی سرو پا را خوش آمده و آن را شایسته تقدیر دانسته اند؟! انتظار آن بود که دیوانگان، زبان به ملامت من گشایند و ناسزا نثارم نمایند.» انتظار آن روز «دیوجنس» که معکوس از آب درآمده بود، این روزها درباره استاد گرانقدر، علامه محمدتقی مصباح یزدی به روال منطقی رخ نموده و حاشیه نشینان جریان انحرافی زبان به ناسزاگویی علیه ایشان گشوده اند. ناسزاگویی جریان انحرافی به استاد با توجه به هویت وابسته و از پرده بیرون افتاده این جریان، اگرچه در شنیدن تلخ و ناگوار است ولی به قول حضرت امام راحل - رضوان الله تعالی علیه- نشانه درستی و سلامت راهی است که علامه مصباح یزدی به صلابت پیموده و می پیمایند. برادر عزیزم آقای ابراهیم حاج محمد زاده از فرماندهان ارشد سپاه در دوران جنگ تحمیلی که چند سالی در زندان سیاسی رژیم طاغوت با یکدیگر همبند بودیم و 4 سال قبل از دستگیری با مشاهده انحراف سازمان منافقین از این سازمان جدا شده بود می گفت: روزی با مسعود رجوی برای شنیدن سخنرانی استاد شهید، مرتضی مطهری به حسینیه ارشاد رفتیم و بعد از سخنان آن شهید بزرگوار، وقتی سرکرده منافقین تقدیر و تمجید من از استاد را مشاهده کرد، زبان به بدگویی علیه ایشان گشود و تهمت های ناروایی را متوجه استاد کرد. او می گفت؛ سازمان به این نتیجه رسیده بود که اگر هوادارانش پای سخنان استاد مطهری بنشینند، به نفاق این سازمان پی می برند و از آن جدا خواهند شد و از سوی دیگر منافقین نمی توانستند این واقعیت را برای هواداران بازگو کنند. بنابراین تصمیم گرفتند که با تهمت پراکنی و فحاشی و ناسزاگویی به استاد مطهری هواداران را از نزدیک شدن به آن استاد بزرگوار بازدارند. منافقین بعد از انقلاب اسلامی نیز از همین ترفند علیه شهید مظلوم، آیت الله دکتر بهشتی در سطح گسترده ای استفاده کردند تا آنجا که حضرت امام(ره) بعد از شهادت شهید بهشتی، مظلومیت آن شهید بزرگوار را سخت تر از شهادت ایشان دانستند. جرم شهید مطهری و شهید بهشتی آن بود که بیشتر و پیشتر از دیگران به هویت واقعی سازمان منافقین و پیوند این سازمان تروریستی با بیگانگان پی برده بودند و آگاه کردن مردم از این هویت وابسته و پلشت را وظیفه خود می دانستند. این دقیقاً، همان به اصطلاح جرمی است که حضرت علامه مصباح یزدی- از نگاه جریان انحرافی- مرتکب شده است و معرفی این جریان انحرافی و پیوند خورده با دشمنان بیرونی را وظیفه خود دانسته است. وگرنه تا چند ماه قبل، اعضای این جریان انحرافی با کمتر از پیشوند «علامه بزرگوار»، «حضرت آیت الله» و امثال آن از استاد، یاد نمی کردند! و بالاخره، اگرچه در این باره گفتنی های بسیاری هست که برای همگان شنیدنی است و دیر نیست روزی که این گفتنی های شنیدنی درباره هویت واقعی جریان انحرافی و پیوندهای بیرونی آن گفته شود، ولی در این وجیزه تنها به این سخن خطاب به حضرت آیت الله مصباح یزدی بسنده می کنیم که؛ اگر خدای مهربان - نستجیربالله- شما را دوست نمی داشت، مدال پرافتخار کینه توزی جریان انحرافی علیه حضرتعالی را بر سینه دریایی و لبریز از زلال بصیرت و معرفت شما نصب نمی فرمود. استاد ! گوارایت باد ... حسین شریعتمداری
امام زمان علیه السلام در توقیع شریف خود فرمودند: ما را از شیعیان دور نگه نمی دارد مگر اعمال و رفتارهای آنان که به ما می رسد و برای ما ناخوشایند و دور از انتظار است. (بحارج53ص177)